گروه سيــاسي مشرق - داريـوش قنبري نماينده ایلام در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی است. او اولين كسي است كه از حوزه انتخابيه ايلام دوبار به مجلس مي رود. در حال حاضر داريوش قنبري يكي از اعضاي فراکسیون اقلیت مجلس (اصلاح طلبان) و البته سخنگوي اين فراكسيون مي باشد. قنبري قبل از نمايندگي مجلس در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت داشت. او بیشتر شهرتش را مدیون انتقادهای تند از احمدی نژاد می باشد. چندي پيش گفتگويي كرديم با اين نماينده اصلاح طلب مجلس كه در ادامه مهمترین محورهای اين مصاحبه از نظرتان مي گذرد.
* اصلاحطلبی یکی از ظرفیتهای مغفول انقلاب است. اصلاحطلبی وجه سازندگی انقلاب را در نظر دارد و خارج از انقلاب نیست.
* اصلاحطلبان آمدند تا اصول مغفول قانون اساسی را احیاء کنند.
* مفهوم اصلاحات به لحاظ سیاسی نگاهی مبنی بر آزادی و حاکمیت مردم براساس جمهوری اسلامی است.
* مردمسالاری مورد تأکید اصلاحطلبان، همان جمهوری اسلامی است.
* بر خلاف گفته مخالفان ما، اصلاحات با انقلاب بیگانه نیست و در درون چهارچوبهای نظام قرار دارد.
* نگاههای افراطی در میان اردوگاه رقیب ما و در میان اصلاحطلبان وجود داشت. این نگاهها که مبنی بر نفی طرف مقابل است به نتیجه نمیرسد. به نظرم نگاههای افراطی درون اصلاحطلبان با مفهوم اصلاحطلبی بیگانه هستند و آن را درک نکردهاند. اما با اصلاحات با تندروی و اصلاحات در تقابل است.
* باید بپذیریم عدهای درون اصلاحطلبان رفتار افراطی داشتند.
* هماکنون نیز برخی مرگ اصلاح را آرزو میکنند همانطور که در زماني عدهای در میان اصلاحطلبان بودند که مرگ اصولگرایان را آرزو میکردند. این نگاهها از سوی هردو طیف محکوم به شکست است. هم نگاه اصولگرایان افراطی که میگویند اصلاحات مرده است و هم نگاه آن دسته از اصلاحطلبان افراطی که نمیخواهند رقیب را ببینند.
* ایراد وارد به اصلاحطلبان این است که در دوران اوج قدرت خود به اندیشههای افراطگرایانه قدرت بروز دادند و همین موضوع بدگماني هايي را ایجاد کرد.
* افراطگرایان اصلاحطلب با نگاه حذفی بدبینیهایی را به اصلاحطلبان ایجاد کردند همانطور که هماکنون افراطیهای اصولگرا این حس را ایجاد کردهاند.
* آینده کشور در دستان افراد معتدل دو طیف است و به عقیده من این دو گروه برای اداره کشور باید گفتوگوهای سازنده ایجاد کرد. نمیتوان این دو گروه را با دیوارهایی از هم جدا کرد. هم تأکید بر اصول لازم است و هم اصولگراها نیاز به اصلاح دارند.
* باید برای منافع ملی و مردم هماهنگیهایی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود داشته باشد و قطعاً با نگاههای افراطی، این وحدت به وجود نمیآید.
* از میان آرای فکری در انتخابات 70 درصد نصیب اصلاحطلبان خواهد شد و سهم اصولگرایان از آراء فکری در کشور از 20 درصد بیشتر نخواهد بود.
* از 24 میلیون رأی احمدینژاد، 5 میلیون رأی افراد فکری بود و اصولگرایان توانستند افراد خنثی را جذب کنند. این افراد کسانی بودند که تابع امواج هستند. در دوران خاتمی هم اصلاحطلبان توانستند این آراء خنثی را کسب کنند.
* اصلاحطلبان به لحاظ تشکیلاتی جز دو حزب سیاسی وارد انتخابات نشدهاند.
*خاتمي همواره مواضع خود را درباره انتخابات مطرح و عنوان كرده كه اصلاح طلبان انتخابات را تحريم نميكنند. البته خاتمي تريبوني در اختيار ندارد تا مردم را به شركت در انتخابات دعوت كند! بايد محدوديتهاي رسانهاي برطرف شود تا وی بتواند اظهارات خود را به راحتي بيان كند.
*لیست جبهه مردم سالاری را قبول ندارم. از اين جبهه هيچ اطلاعي ندارم و نميدانم كه آيا واقعاً هويت اين جبهه اصلاح طلبي است يا نه؟
* اصلاحطلبان تشکیلات منسجم سیاسی برای شرکت در انتخابات ندارند.
* عملکرد دولت احمدینژاد را احزاب محدود کرد. احمدینژاد به تشکلهای اصولگرا هم بدبین است. وی بارها گفته است که نقشی برای حزب قائل نیست.
* اصلاحطلبان با عدم تحریم انتخابات نشان دادند در چهارچوب نظام هستند کاش شرایطی پیش میآمد و از اصلاحطلبان دلجویی میشد.
* نخبگان اصلاحطلب این موضوع را درک کردهاند که با عدم مشارکت بازی را به حریف واگذار میکنند و به همین دلیل از دوریگزینی فاصله گرفتهاند.
* مهمترین فرصت اصلاحطلبان انتخابات است و نخبگان اصلاحطلب نباید بگذارند که فرصت در اختیار اصولگرایان بگذارند.
* راه بادوام بودن جریان اصلاحطلبی ماندن در قدرت است که از طریق حضور در انتخابات امکانپذیر است.
* تعداد اصلاحطلبان مجلس نهم مانند تعداد مجلس هستم خواهد و در آن مجلس نیز اکثریت با اصولگرایان است.
* در شرایط کنونی چنددستگی عجیبی میان اصولگرایان وجود دارد و اصولگرایان به سمت تفرقه میروند اصلاحطلبان باید از این فرصت استفاده کنند.
* اگر اصلاحطلبان افراد نزدیک به خود که کمتر دیده شده اند را وارد مجلس کنند میتوانند سرنوشت انتخابات را تغییر دهند.